![]() |
![]() |
|
امام خمینی عمیقاً قدرت معنوی و الهی مردم را درک می کرد و دقیقاً همان چیزی که علامه طباطبایی و برخی از دیگر بزرگان، آن را نقطه ضعف ما در برابر رژیم مسلح شاه و حمایتهای آمریکا می دیدند، امام خمینی آن را نقطه اوج قدرت می دانستند. امام خمینی عمیقاً به مبانی قدرت رئالیستی مادی در برابر قدرت الهی و مردمی بی اعتنا بودند. امام خمینی در گفتگو با ریچارد کاتم، پژوهشگر و استاد علوم سیاسی آمریکا؛ پاریس، 7 دی 57 : «کاتم: آیا شما از قدرت خودتان، و محبوبیت خودتان مطلع هستید؟ در کتاب خودم تحلیل کردهام که مصدق از وسعت قدرت و محبوبیت خود مطلع نبود؛ و چون نبود، خودش را کم، و امریکا را خیلى قوى تصور کرد و باعث کودتا شد؛ اما من درباره شما از طریق مصاحبه هایتان متوجه شدهام که معتقدید قدرت امریکا خیلى زیاد نیست، که همه پیشامدها متکى به امریکا باشد؛ اما در ایران، بسیارى، قدرت امریکا را خیلى بزرگ مى کنند. این خیلى به شما قدرت مى دهد. امام: فرق بین مصدق و این زمان، مابین نهضت دکتر و این نهضت، این است که آن نهضت، سیاسى بود و مردم ما هم با جنبه سیاسى وارد شده بودند- وارد نهضت- و بعضى اشتباهات هم بود؛ که آن اشتباهات منجر به شکست شد. لکن این نهضت، نهضت مذهبى- اسلامى است؛ و پیش ما، قدرت اسلام فوق قدرتهاى مادى ابرقدرتهاست. مى بینید که این قدرت است که مشت را در مقابل تانک و مسلسل قرار داده است و پیرزنها را به خیابانها کشانیده است، و بچه هاى کوچک را به تکاپو واداشته است. این قدرت مذهب و معنویت است؛ اتکا ما به خداوند و به معنویت است؛ و هیچ قدرتى در عالم نمىتواند در مقابلش بایستد. همان طور که ملتى که به چنین قدرتى متکى است، در برابر تمام قدرتها مى ایستد». صحیفه نور، ج6، ص 289 و 290. پیرزن به پیرمرد: در راه پیمایی ۲۲ بهمن، مرا هم ببر!. حالا مرد با ویلچیر همسر و قاب عکس وی آمده است! حضرت آیت الله خامنهای:
«پدرم با مرحوم علامه طباطبایی خیلی دوست بودند، ساعت ها در منزل پدرم مینشستند و
با یکدیگر صحبت میکردند ... من به عنوان یک طلبه جوان، درباره مسایل مبارزه با
ایشان بحث میکردم و میگفتم: شما چرا در این فضای مبارزه وارد نمیشوید؟ ...
ایشان میگفتند: ... ما در برههای از زمان میتوانستیم تأثیر بگذاریم - مرادشان
زمان مشروطه و بدو ورود تمدن جدید بود- ولی گناه بزرگی واقع شد که آن وقت، این کار
تعفیب نشد؛ اما دیگر حالا وقت گذشته است و فایدهای ندارد ... این مبارزات به
نتیجهای نخواهد رسید و این نظامی که ما میبینیم بر سر کار است، با این حرفها و با
این یک ذره و دو ذره، از بین نخواهد رفت". شما ببینید، عالم روشن بیی مثل
علامه طباطبایی - که دیگر در مورد روشن بینی و اگاهی ایشان، هیچکس شک ندارد -
تعبیرش از واقعیت جامعه این طوری بود که میگفت فایدهای ندارد!»[1]. شاید این
اندوه امام راحل در منشور روحانیت هم ناظر به همین مساله باشد، اینکه برخی می
گفتند: «با گوشت و پوست نمىتوان در مقابل توپ و تانک ایستاد و اینکه ما مکلف به
جهاد و مبارزه نیستیم!»[2]. ای کاش کسانی که چشم امیدشان به دشمن است، به خدا توکل کنند و قدرت مردم خود را ببینند تا خداوند هم بر پایه این استقامت و پایداری، فرشتگان رحمت و عنایات غیبی اش را نیز شامل جمهوری گل محمدی کند. ____________ بحث تاریخی امام خمینی(ره) و آیت الله حکیم(ره) _________ [1]. حوزه و روحانیت، آیت الله العظمی خامنه ای، ج1، ص56.
[2].
صحیفه نور، ج 21، ص 27. امام خامنه
ای در 19 دی 1391 باز هم به این مسأله اشاره می کنند: «اگر به خیلى از این
مصلحتاندیشانِ
اسیر ظواهر گفته می شد که ملت ایران - به نمونه مردم قم – می خواهند در
مقابل نظام
طاغوت پهلوى بایستند و آن را از بین ببرند، پوزخند می زدند؛ می گفتند مگر
می شود؟
اما شد. آن چیزى که به نظر محال مىآمد، هم ممکن شد، هم محقق شد، هم
ماندگار شد.
این، درس است... امروز هم یک عدهاى می گویند: آقا مگر می شود در مقابل این
صفِ بههمپیوسته
دشمنان مسلح به پول و زور و رسانه و اقتصاد و سیاست و همه چیز ایستاد؟ مگر
می شود
پیش برد؟ امروز هم همان حرف است. این یک تجربه است». امام خمینی در 21 مهر
1357: «و اگر چنانچه یک ملتى ایستاد و حق خودش را خواست، سرنیزه نمى تواند
جلویش
را بگیرد؛ سرنیزه اصلًا قدرت ندارد با گوشت طرف بشود. این خیال است که گوشت
نمى
تواند با سرنیزه. تمام قدرتهاى عالم جمع بشوند، وقتى یک ملتى گفت من این
کار را
نمى خواهم، نمى توانند تحمیلش کنند». صحیفه نور، ج3، ص 523. «تاریخ سراغ ندارد این جور نهضتى که الآن در ایران است. تاریخ ایران تا
حالا سراغ ندارد این جور نهضتى که تمام ایران- تمام- بایستند. بچه اینقَدَرى بگوید
که مرگ بر شاه، پیرمردش هم بگوید مرگ بر شاه؛ همچو نهضتى ما نداشته ایم در ایران».
صحیفه نور، ج3، ص 524.
|